می ترسم از این کوچه بن بست
از خونه هایی که پر از خوابند
بوی متکا می ده آغوشت
ملافه ها تا صبح بیدارند
گردالی و وقتی بغل کردی
وقتی که لبخندت یه رویا شد
ملافه ها رو باد می بلعه
می فهمی هم بغضت متکا شد
تو هیچ وقت آدم نبودی تا
از بی حوایی منحرف باشی
من با چلیپای تو مشغولم
تو بهتره که منصرف باشی
علی رفیعی
